Type de document : Recherches
Auteur
Maître assistant, Université Shahid Chamran
Résumé
Mots clés
Titre d’article [Persian]
Auteur [Persian]
گاهی در «میانه زندگی» ما لحظاتی پر از افسردگی وجود دارد که فکرمی کنیم می توانیم آن را با نظر به مدرنیته پشت سر بگذاریم. ما در فکر استفاده از مدل جدیدی از زندگی هستیم و لیکن این یکی نیز به نوبه خود قدیمی شده و تازگی خود را از دست میدهد. هنرمند برای عبور از این «میانه زندگی»، آفرینش را با طرحی اولیه آغاز میکند : «من میخواهم بنویسم». نویسندگان الگوهای مربوط به خود را دارند. بارت از متونی چون درجستجوی زمان ازدست رفته اثر مارسل پروست و یا کمدی الهی دانته یاد میکند. وی با الهام از دانته آرزوی نوشتن و ویتا نوا (زندگی جدید) را دارد، و میخواهد بدینسان از«میانه زندگی» خود و روزمرگی کار معلمی فاصله بگیرد و از حالت به قول خودش ”غر غر“ خارج شود. در این راه، پروست راهنمای بارت است که خود نیز به دنبال خلق ”نو رمانی“ است. ما در این مقاله به «هنر آفرینش رمان» نزد بارت میپردازیم که برایش نوشتن، گذر از افسردگی و اندوه یا «میانه زندگی» است که آن را «آسِدی» یا خستگی روح مینامد. نویسنده با بازگشت به منابع اصلی به شاهکار ادبی میرسد. ضدیت با مدرنیتهو یا بازگشت به ادبیات کلاسیک نوشتار واقعی را دوباره زنده میکند، نوشتاری که بین گذشته و آینده جای میگیرد و نویسنده باید با تردستی این فیمابین را به هم پیوند زند.
Mots clés [Persian]