حقیقت آرمانی در نزد رابله

نوع مقاله : پژوهشی

چکیده

با الهام از توماس مور، رابله نیز در ادبیات فرانسه­ی قرن شانزدهم دست به خلق نخستین مدینه­ی فاضله با نام «دیر تلم» می­زند، دنیای کوچک مطلوبی که در آن افکار رابله نضج می­گیرد، پرورش می­یابد و به ثمر می­رسد. او جامعه­ای را به تصویر می­کشد که عاری از قید و بند جنگ است؛ جامعه­ای مذهبی و متمدن. شخصیتهای رمان رابله علی­رغم جثه عظیم و خارف العاده­شان، دارای ویژگی­های اخلاقی و قوه تفکر می­باشند. ساکنین «دیر تلم» نه تنها قادر به خواندن و نوشتن هستند بلکه صاحب دانشی وسیع در علوم مختلف می­باشند. سرزمین آرمانی رابله عاری از تمام ویژگی­های تاریک وسطایی است؛ نه رد ­پایی از علوم خشک قرون وسطی به چشم می­خورد و نه خبری از سلسله مراتب کشیشان است.
در این پژوهش، با استمداد از رویکرد موضوعی، خواهیم دید آیا دنیای آرمانی رابله حاصل رویاهای نویسنده است و یا بازتابی از واقعیت زمان او. در این راستا، در اولین گام به بررسی شرایط حاکم در فرانسه در زمان رابله پرداخته­ایم. سپس ویژگی­های «دیر تلم» را، که یکی از فصل­های رمان گارگانتوا را تشکیل می­دهد، مطالعه کرده­ایم تا نشان دهیم که قلمرو تخیلی رابله در واقعیت ریشه دارد و نه در رویا.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


AUBRY, A., Encyclopaedia Universalis, vol. 23, Paris, Encyclopaedia Universalis France S.A., 1996.
CUDDON, J. A., Dictionary of literary terms & literary theory, London, Penguin Reference, 1998.
DAVARI, R., L’ère Utopique, Téhéran, Hekmate, 1957.
ELIAN-FELDON, M., Realistic Utopias: The Ideal Imaginary Societies of the Renaissance, New York, Oxford University Press, 1982.
FEBVRE, L., Pour une histoire à part entière, Paris, S.E.V.P.E.N., 1962.
GIDE, A., Les nourritures Terrestres, Paris, Gallimard, 1936.
LAGARDE, A. et MICHARD, L., XVIe siècle, Paris, Bordas, 1970.
MAUROIS, A., Histoire de la France, Paris, Albin Michel, 1958.
POUJOULAT, J.-J.-F., Histoire de saint Augustin, sa vie, ses œuvres, son siècle, influence de son génie, Tome 1, Paris, Labitte, 1854.
RABELAIS, F., Œuvres complètes, Paris, Editions Garnier Frères, 1873.
-          Œuvres complètes, Paris, Editions du Seuil, 1995.
RIHS, C., Les philosophes Utopistes, Paris, Marcel Rivière et Cie, 1970.
SOZZI, L., Quelques aspects de la notion de « DignitasHominis » dans l’œuvre de Rabelais, Etudes Rabelaisiennes, tome XXI, 1988.
STAPFER, P., Rabelais : Sa personne, son génie, son œuvre, Paris, Armand Collin, 1889.
THUSANE, L., Etudes sur Rabelais, Paris, Bouillon, 1904.
 VIGNES, M., Pantagruel, Gargantua, Rabelais, Paris, Hatier, 1997.